تمثيلات مهدوي
محمد يوسفيان*
مأموريت انسان منتظر خود را مأمور و سرباز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ميداند، و خبر دارد که هفتهاي دو بار بايد به فرماندة خود گزارش بدهد. اين احساس سربازي و مأموريت و پس از آن گزارش دادن، او را بر اين ميدارد که مراقب آنچه در پنهان و آشکار انجام ميدهد، باشد. منتظري که در زندگي، سرباز و مأمور است، هر کجا توقف نميکند و هر کاري را انجام نميدهد، بلکه به حکم مأموريت خود نگاه ميکند؛ به او گفتهاند: کجا توقف کن، چقدر توقف کن و در حين توقف چه کار کن، با چه کسي حرف بزن و تماس برقرار کن و در آخر آنکه منزل بعدي کجاست. اين است حال انسان مأمور. حسين بن علي عليه السلام در حرکت عاشورا، خود را مأمور الهي معرفي ميکند. حضرت ميفرمايد: من براي کسب قدرت، يا براي دعوا بر سر دنيا و امثال آن، قيام نکردم. من براي اصلاح در دين خدا قيام کردم. منظور من اين نبود که در عالم بدرخشم و مشهور و محبوب مردم شوم؛ منظور من اين است که مأموريتي را که خدا به من سپرده و مرا به اين دنيا فرستاده، به سرانجام رسانم، تا وقتي براي دادن گزارش به سوي خدا برگردم بتوانم گزارش قابل قبولي از مسافرت به دنيا ارائه دهم. چون حسين بن علي عليه السلام مسافر و مأمور است و بايد گزارش خودش از اين مسافرت را مو به مو به فرماندة خود ارائه دهد.
لوکوموتيو
آرزوي انسان، مثل ژنراتور قطار (لوکوموتيو) است که گاهي 40 تا 50 واگن را به آن وصل ميکنند. اين موتور که در جلوي قطار قرار دارد، همة اين واگنها را دنبال خود ميکشد. آرزو براي انسان، مثل موتور جلوي قطار است و بقية چيزها، واگنهايي است که به او وصل ميشود. وقتي انسان آرزويش اين باشد که کاري کند تا خشنودي و رضايت امام زمانش را در پي داشته باشد و پيش امامش روسفيد باشد، چنين فردي موتور قطارش به سمت خدا و امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف حرکت ميکند و اعمال ديگر را نيز به همان سمت، دنبال خود ميکشد. بنابراين، انسان متدين، موتور آرزوهايش را دنياگرايي قرار نميدهد، چون با مطالعة تاريخ، فهميده است که گردوي دنياطلبي، پوک و سياه است و فهميده است اين که نام خوبان باقي مانده، از آن روست که از آرزوهاي دنيايي و زودگذر گذشتند. خداوند، حسين بن علي عليه السلام را در عالَم، محور عشق ساخته و زندگي او براي اهل عالم، عبرت شده است و به انسان ميگويد: اگر ميخواهي بماني، بگذر. حالا که در شرايط محاصره و تحريم اقتصادي هستيم، آن کس که دستش را به حرام آلوده نميکند، اين زندگي براي او لب تنور است و ميگذرد و آن کسي هم که دست خود را به هر پليدي آلوده کرده و از فرصت، سوء استفاده ميکند، براي او اگر شب سمور هم باشد، ميگذرد.
هواپيما
وقتي ميخواهند از يک آهن براي پل هوايي استفاده کنند، آن را خيلي امتحان ميکنند و يا هنگامي که ميخواهند آهني را در هواپيما به کار ببرند، بايد از نوعي باشد که زود ذوب و پاره نشود. استفاده از فلزي که در ماشينهاي معمولي استفاده ميشود، در ساخت هواپيما نيز خطرناک است؛ علتش هم اين است که گاهي سيم ماشين در وسط راه ميبُرد؛ اگر اين اتفاق براي يک هواپيما در وسط آسمان بيفتد چطور؟ از اين جهت بايد فلزاتي که در ساخت هواپيما استفاده ميشوند، خيلي محکم و مطمئن باشند. اصحاب اباعبدالله عليه السلام در روز عاشورا و ياران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در هنگام ظهور، مثل موادي هستند که ميخواهند در يک هواپيماي خيلي بزرگ به کار برده شوند. اگر اين هواپيما که تمام عالَم در آن هست سقوط کند، همه چيز سقوط ميکند؛ بنابر اين بايد به نحوي باشند که آسيب نبينند و خيلي محکم باشند.
کارشناس ارشد مرکز تخصصي مهدويت. [1] .
با نگاهي به: مثلها و پندها، آيتالله حائري شيرازي.
[مجله شماره 39 : آذر و دی 91 - ادبی]
سلام دوست عزیزم
ممنونم از حضورت.بابت مطلبت مفیدت هم سپاسگزارم،امیدوارم در سایه عنایات حضرت ولیعصر همیشه موفق باشی